بررسي شكل‌گيري اتحاد ميان اصولگرايان در گفتگوي "جوان" با فاطمه آليا
تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390
نویسنده : Oda Pardeks
دولت دهم بايد عزت‌مندانه به پايان برسد
 
 
دولت دهم بايد عزت‌مندانه به پايان برسد
 
شما سازوكاري را كه براي وحدت اصولگرايان تعبيه شده، قبول داريد؟ الگوي آن را تا چه حد درست مي‌دانيد؟
جرقه اول اين كار زماني زده شد كه آقاي احمدي‌نژاد بيش از يك سال پيش، آقايان عسكر اولادي، ولايتي و حداد عادل را دعوت كرد و بعد‌ها اين سه نفر تصميم گرفتند كه روش آقاي احمدي نژاد را مبنا كار قرار دهند. البته شرايطي در كشور پيش آمد و بحثي كه به دوركاري آقاي احمدي نژاد معروف شد، رخ داد.
شما همچنان دوركاري را قبول نداريد؟
دوركاري يك نامگذاري بود و هركسي روي آن اسمي گذاشت. برخي هم به آن عنوان قهر، مطالبه وموارد ديگر دادند.
شما عنوان دوركاري را درست نمي‌دانيد؟
به هرحال اين مسئله به دوركاري معروف شد و به دنبال آن اتفاقاتي درجامعه رخ داد تا جايي كه جامعتين يعني جامعه مدرسين و جامعه روحانيت مبارزه با محوريت آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه از روحانيون برجسته و وزنه‌هاي انقلاب اسلامي هستند و همه اصولگرايان اين دو بزرگوار را قبول دارند، پيش قدم شدند و سازكار تازه‌اي براي وحدت اصولگريان را مطرح كردند.
يعني ساز و كار دوم بهتر از سازوكار اول بود ؟
همان طوركه درابتدا گفتم، بناي اوليه را همان سه نفر گذاشتند وبعد اين سه نفر به اضافه ۴ نفر ديگر _ بدون توجه به اتفاقات بعدي ـ هيئت داوري شدند. حضرت آيات مهدوي كني و يزدي مورد قبول هستند و وقتي منشور اصولگرايي را تدوين كردند مورد قبول همه قرار گرفت، اما اتفاقاتي كه بعدا در جهت‌گيري‌ها رخ داد، مربوط به تركيب كميته بود. با توجه به حضور اين دو بزرگوار و نيز تدوين منشور اصولگرايي، بايد درتركيب كميته دقت مي‌شد و اشكالاتي كه بعدا ايجاد شد، به وجود نمي‌آمد.
اشكالات چه بودند؟
اشكلال و انتقاد اول اينكه با وجود تدوين ساز وكار‌ها ومشخص شدن افراد، اما انگار دغدغه و نگراني اصلي جامعه براي انتخابات وحدت احزاب سياسي است، درحالي كه انتخابات ما يك پديده ملي و از دستاوردهاي انقلاب است. مسئله حايز اهميت حضور و مشاركت، وحدت مردم و وحدت حداكثري است. در واقع هدف بايد بدنه جامعه ونه وحدت احزاب و تشكل‌ها باشد.
در وا قع معتقديد كه برعكس برنامه‌ريزي شده است؟
من درعين اينكه تحزب را قبول دارم ويك فرد سياسي و عضو احزاب مختلف از اول انقلاب بوده ام اما سؤال من اين است كه چند درصد مردم ما در حال حاضر عضو احزاب هستند؟
به نظر شما در حال حاضر حزب گرايي در كشور ما معني دارد؟ اينكه تلاش كنيم در آينده اعتمادسازي شده و يك روند مثبت صحيح دنبال شود كه مردم عضو حزب شوند بحثي جدا است، ولي همان طور كه گفتم مگر چند درصد از مردم كشور ما عضو احزاب و تشكل‌هاي سياسي هستند؟ لذا برنامه‌ريزي‌ها بايد براي بدنه جامعه، صاحبان اصلي انقلاب، متدينين و مردم كوچه بازار باشد. حضور حداكثري مردم درانتخابات بسيار مهم است و بايد به عنوان يك اصل در نظر گرفته شود. انتقاد دومي كه مطرح و مورد سؤال برخي از مردم بود، علت حضور نمايندگان آقاي لاريجاني و قاليباف در كميته جامعتين است. من براي آقاي لاريجاني هم به علت شخصيتشان و هم به عنوان رئيس مجلس احترام قائل هستم اما سؤال اين بود كه چرا ايشان بايد در اين كميته نماينده معرفي كند؟
اين مسئله دقيقا همان انتقادي است كه در مورد نوع تعامل آقاي احمدي نژاد با كميته وحدت درش اوايل آغاز به كار آن، وارد شده بود؟
آن مسئله يك تعريف خاص خود را داشت كه در پرانتز بايد بگويم اگر درست تعريف مي‌شد اين انتقادات مطرح نمي‌شد. بايد راه وحدت براي انتخابات را پيدا مي‌كرديم، ولي نكته اصلي همين است. مخصوصا امسال كه چند بار مقام معظم رهبري تأكيد كردند كه كانون‌هاي ثروت وقدرت نبايد دخالتي در فرآيند انتخابات داشته باشند و از اين طرف هم كساني كه مي‌خواهند نمانيده مجلس شوند با اتكا بر كانون‌هاي ثروت و قدرت حركت نكنند. ما مي‌گوييم كه اگر رئيس مجلس به عنوان رئيس قوه در اين تركيب نماينده دارد، آز ان جا كه ما دو قوه ديگر نيز داريم، روساي دو قوه ديگر نيز بايد نماينده داشته باشند و اين مسئله غير از اين مسئله، تعريف ديگري نمي‌تواند داشته باشد.
يعني كانون‌هاي ثروت و قدرت به اين بخش‌ها اطلاق مي‌شود؟
در واقع اينجا همان بحث كانون قدرت مطرح است. اينكه به طور مثال عده‌اي تحت عنوان اصولگرايان مستقل دور هم جمع شوند و نماينده‌اي هم از طرف آقاي لاريجاني به كميته برود چه توجيهي دارد؟مردم سؤال مي‌كنند نمايندگاني كه خودشان برسركار هستند بايد در همين سازوكار وحدت كسي را بفرستند كه ازحقوق اين‌ها دفاع كند مگر هر كسي قرار است الي الابد نماينده باشد؟ اين مسئله معني ندارد وپاسخي منطقي نيز به اين مسئله داده نشده است. درباره نماينده آقاي قاليباف هم اين ايراد وارد بوده است و مردم سؤال مي‌كنند كه اگر انتخابات مخصوص شهرتهران بود شايد حضور نماينده شهردار تهران توجيه داشت ولي انتخابات مجلس ملي است، اگر اينطوري باشد تمام شهرداران بايد نماينده‌اي به كميته بفرستند.
شايد به اين دليل باشد كه شهردار تهران شانس خود را براي انتخابات بعدي زياد مي‌بيند؟
درست است در اينجا شائبه به وجود مي‌آيد كه نكند اين افراد در واقع از حالا براي آينده زمينه‌سازي مي‌كنند.
مگر غير از اين است؟
به هر حال اين شائبه‌اي است كه مردم مطرح مي‌كنند.
تحليل گران سياسي و كساني مثل شما كه چندسال در حوزه مجلس فعال بوديد، فضا را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
در حال حاضر شائبه دخالت كانون‌هاي ثروت و قدرت جدي است. فعلا مي‌توانيم همين را بگوييم. يك مسئله‌اي درباره آقاي قالبياف مطرح بود كه نه تأييد ونه تكذيب شد. گفته شد كه شهردار تهران در جايي صحبت كرده و گفته كه رئيس‌جمهور آينده چون مي‌خواهد سه سال با مجلس نهم كار كند، بنابراين از حالا بايد روي مجلس كار كند. البته اين مسئله كه اين سخنان شايعه يا شائبه باشد را من نمي‌دانم ولي خود ايشان بايد توضيح دهد و اين اتها‌م‌ها را از خود دور نمايد.
راهكار شما چيست؟
در مجموع تأكيد بنده بر اين است كه سازوكار وحدت تغيير كند وهمه مردم در نظر گرفته شوند و ايراد دوم مربوط به تركيب كميته هم برطرف شود. اگر اين اتفاقات بيافتد فكر مي‌كنم كه مورد حمايت و استقبال مردم هم قرار مي‌گيرد و آنها با اميد و نشاط درصحنه حاضر خواهند شد ولي اگر درهمين وضعيت فعلي درجا بزنند، توفيقي به دست نخواهند آورد. به نظر مي‌رسد كه بدنه اجتماعي بايد به عنوان يك واقعيت پذيرفته شود.
و مقصود شما از آن بدنه واقعي جامعه چيست؟
واقعيت بدنه اجتماعي جامعه در حال حاضر جبهه پايداري است.
شما جبهه پايداري و ماهيت شكل‌گيري آن را قبول داريد؟
جبهه پايداري با بيانيه هايي كه منتشر كرده، مواضعي كه اعلام كرده و نيز همايش هايي كه برگزار كرده، به طور شفاف تصريح كرده است كه در خط جريان اصيل انقلاب اسلامي و مردم حركت مي‌كند كه از اول انقلاب حضور داشته و در مقاطع حساس به صحنه آمده، هزينه داده و كتك و سيلي خورده و درجريان فتنه و انحراف به ميدان آمده‌اند.
اما ساز و كار اصلي اين هايي كه شما گفتيد در قالب جبهه متحد اصولگرايان قرار است شكل واقعي به خود بگيرد؟
جبهه پايداري بارها تشكر خود را از آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه با ايثارگري و بزرگواري براي برگزاري پرشور انتخابات به صحنه آمده‌‌اند تا همه اصولگرايان ليست واحد رائه دهند را اعلام كرده است و از طرف ديگر اين جبهه پايبندي خود را به منشور اصولگرايي كه اين بزرگواران تدوين كرده‌ا‌‌‌ند، اعلام داشته‌اند.
جبهه پايداري از بطن و توده مردم است ولي ما دررسانه‌ها و نه به صورت رسمي مشاهده‌كرديم كه درباره اين جبهه و اينكه چرا به كميته وحدت نمي‌پيوندند مطالب زيادي مطرح ‌شد، درحالي كه رسما و جدي از اعضاي جبهه پايداري براي حضور دركميته دعوتي بعمل نيامد.
مشكل عدم پيوند اين جبهه به كميته وحدت چيست؟
به هر حال ديدگاه جبهه پايداري اين است كساني كه درجريان فتنه سكوت كرده‌، مشاركت داشته يا حمايت كرده‌اند، اگر بخواهند در سازوكار وحدت اصولگرايان عضو اصلي و صاحبخانه باشند، نقض غرض است؛ درواقع كساني بايد در سازوكار وحدت دخالت داشته‌ باشند كه مواضع شفاف اتخاذ كرده باشند. مواضع دوگانه، يا حمايت از بعضي از سران فتنه يا اعلام رسمي مبني بر اينكه عنوان سران فتنه را قبول نداريم و مواضع مبهم، مواردي نيست كه مورد پذيرش مردم هوشيار و بصير ما باشد.
مردم نمي‌پذيرند يا اصولگرايان مسئول يا نمايندگان؟
مردم سرمايه‌هاي انقلاب هستند و ما بايد به مطالبات آنها توجه داشته باشيم؛ مردم مي‌خواهند راي بدهند، انتخاب كنند و مجلس را تشكيل دهند. اين مردم هستند كه رئيس‌جمهور را انتخاب مي‌كنند و در واقع تمام انتخابات ما مردمي و اساس نظام ما نظام مردم‌سالاري ديني است، لذا ما بايد براساس خواست مردم متدين جامعه حركت كنيم. همين مردم مقام معظم رهبري را به عنوان محور وحدت قبول دارند و منتظر رهنمودهاي ايشان هستند و براساس حركت توصيه‌ها و فرمايشات ايشان حركت مي‌كنند از طرفي نگاه مقام معظم رهبري به جايگاه مردم نيز همانند نگاه حضرت امام(ره) است.
فكر نمي‌كنيد مقام معظم رهبري هم نوعي ديدگاه انتقادي نسبت به دولت پيدا كرده‌اند؟
اين بحث در جايگاه دوم قرار دارد. مقام معظم رهبري مردم را اصل مي‌دانند بنابراين به نظر مي‌آيد كه در اين سازو كار وحدت، آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي كه همه قبولشان دارند بايد زمينه نقد را فراهم كنند و با بزرگواري خودشان به يك شكلي مسائل را مرتفع كنند. اما شرايطي كه پيش مي‌رود نهايتا به وحدت قابل قبولي مي‌رسد و ما اميد داريم كه حتماً اصولگرايان ليست واحد ارائه دهند.
با حضور تمام گروه ها؟
بله! تجربه اين مسئله را ثابت كرده است.
به نظر شما حتي جبهه پايداري هم خودش را جدا نمي‌كند؟
بايد مواضع و ديدگاه‌ها بررسي شود و مسير درست انتخاب شود.
پيش‌بيني شما از آينده و انتخابات مجلس چيست؟
به نظرم مواضع و ديدگاه‌هاي جبهه پايداري قابل قبول و مورد توجه مردم و بزرگان سازوكار وحدت است و اميدواريم در نهايت وحدت هم شكل بگيرد. البته ما مشابه اين شرايط را در دوره‌هاي قبل هم داشته‌ايم به نحوي كه در آستانه انتخابات مجلس هشتم گروهي با عنوان ۶+۵ تشكيل شد كه عدد ۶ همان احزاب بودند ولي با اين حال شاهد بوديم كه در مجلس گروهي به اسم اصولگرايان منتقد و مستقل بيرقي را بلند كردند اما نهايتاً درك و بصيرت عميق مردم و فرمايشات رهبري منجر به رائه يك ليست واحد شد. پيش بيني من از اين دوره هم اين است كه نهايتا اين اتفاق رخ مي‌دهد و اصولگرايان هر چه به انتخابات نزديك‌تر مي‌شويم مثل دوره‌هاي قبل، توصيه‌هاي مقام معظم رهبري را معيار و ملاك خود قرار مي‌دهند و كم كم به وحدت نزديك مي‌شوند و در نهايت يك ليست خواهند داد.
خانم آليا به نظرتان در اين ميان ساير گروه‌هاي سياسي چه نقش آفريني خاصي خواهند داشت؟
در مورد اصلاح طلبان نكته‌ اين است كه يك طيف اصلاح طلبان افراطي هستند كه در جريان فتنه ماهيت خود را نشان دادند و توسط مردم طرد شدند ولي هنوز به اشكال مختلف تلاش مي‌كنند كه آن اتفاقات يا رويدادها را به نفع خود مصادره و موج‌سواري كنند و خود را به شكلي مطرح كنند اما از طرفي بخشي از اصلاح طلبان هستند كه جريان فتنه را محكوم كرده و برائت جستند و مواضع‌ خود را به صورت شفاف مطرح كردند كه اين طيف به عنوان يك تفكر ممكن است درانتخابات حضور داشته باشند و رأي عده‌اي از طرفداران خود را نيز جذب كنند.
شاخص اين جدايي چيست؟
در و اقع بين اصلاح‌طلبان طيفي وجود دارد كه فرمايشات مقام معظم رهبري براي آن‌ها حجت است، بر همين اساس خيلي سريع از جريان فتنه و موسوي و كروبي دور شدند و به صف ملت آمدند و جداي اين اينكه در آن مدت كوتاه فريب بعضي از شعارها را خورده بودند، سريع جايگاه خود را پيدا كردند و پشت سر مقام معظم رهبري در كنار ملت ايستادند. طبيعي است كه اين طيف هم بايد خود را عرضه كند و به صحنه بيايد و اگر اقبالي داشته باشد نهايتاً مردم بايد به آن‌ها راي دهند.
فكر نمي‌كنيد اگر اصلاح طلبان يا طيف مقابل اصولگرايان خيلي هم ضعيف انگاشته شوند اتفاقي كه در تغيير قدرت از اصلاح طلبان به اصولگرايان اتفاق افتاد ممكن است در آينده نزديك در انتظار اصولگرايان باشد؟
در حال حاضر اصولگرايان تلاش مي‌كنند در شهرستان‌هاي مختلف از مهره‌هاي نا آشنا براي مردم استفاده كنند؛ چراكه مواضع آن‌ها در جريان فتنه مشخص بوده است البته در برخي نقاط هم يا چهره‌هاي گمنام را مطرح مي‌كنند يا افرادي كه در بين مردم از سابقه بدي برخوردار نيستند را به صحنه مي‌آورند كه حالا چهره موجه تري دارند. خودشان هم متوجه شده‌اند كه حمايت يا مشاركت از فتنه ازنظر انقلاب حركت بسيار زشتي بود بنابراين چهره‌هاي موجه تري را مطرح مي‌كنند؟افرادي كه مواضع خود را اعلام مي‌كنند چنانچه مردم در ارزيابي خود نقطه كوري در عقبه آنها مشاهده نكنند و در حركت به همراه نظام و در دفاع از ارزش‌هاي نظام كوتاهي نكرده باشند، از شانس زيادي برخوردار هستند.
و بقيه تا چه اندازه ممكن است در انتخابات حضور داشته باشند؟
اما عده‌ا‌ي كه در جريان فتنه مطرود بودند و همچنان نيز تلاش مي‌كنند، در واقع به شكلي با تنفس مصنوعي مي‌خواهند حيات موقت ديگري براي خودشان ايجاد كنند، به نظر مي‌رسد كه ديگر شانسي ندارند. درمجموع پيش بيني ما اين است كه مردم در اين مقطع حساس تاريخي، هوشيار هستند و با توجه به شرايط منطقه‌اي و بين‌المللي، تحولات دنياي اسلام، همچنين تحولات امريكا و اروپا، بيداري اسلامي و بيداري ساير ملتها حتي در ممالك غيراسلامي، ملت ايران بسيار بصير بوده و متوجه جايگاه الگو بخش جمهوري اسلامي هستند و متقابلا هم مي‌دانند كه دشمنان براي اينكه در اين الگوبخشي خدشه وارد كنند، مهم‌ترين دستاورد انقلاب؛ يعني انتخابات را نشانه گرفته‌اند. به همين دليل من فكر مي‌كنم مردم انتخابات امسال راخيلي عزتمند، باشكوه و مثال‌زدني اداره مي‌كنند.
دليل اين آگاهي و بصيرت را در چه مسئله‌اي مي‌دانيد؟
مردم بعد از فتنه ۸۸ متوجه شدند كه دشمنان همواره در مقطع انتخابات به دنبال عملياتي كردن توطئه‌هاي خود هستند، لذا تصور من بر اين است كه به همين دليل و با عبرت‌هايي كه از اتخابات رياست جمهوري و تلاش‌هاي فتنه‌گران گرفته‌اند، مردم امسال انتخابات بسيار خوبي را برگزار مي‌‌كنند و مجلس خوبي را رقم مي‌زنند.
با اين شرايط معتقديد كه اكثريت مجلس آينده با اصولگرايان است؟
بله اكثريت با اصولگرايان است.
همچنان در صحبت‌هاي شما به نوعي حس حمايت از دولت وجود دارد در حالي كه بسياري از نمايندگان تا جايي كه ما مي‌شناسيم، دراين ۴سال تفاوت‌هاي زيادي در مواضع‌شان نسبت به دولت ايجاد كرده‌اند. به نظر شما در حال حاضر چه انتقادي به دولت وارد است؟
ديدگاه من شفاف است. در واقع ما معيار داريم، اعتقاد من بر اين است كه دولت‌ها، رؤساي جمهور و نمايندگان مجلس مي‌‌آيند و مي‌روند و هيچ يك ماندني نيستند، اما آن چيزي كه ماندني و محوربه نظر مي‌رسد، راهبري انقلاب است. ما بايد دقت كنيم و متوجه باشيم كه سكانداركشتي انقلاب چگونه كشتي را هدايت مي‌كند؟ مقام معظم رهبري براساس هدايت‌هايي كه دارند، مي‌خواهند كه دولت به طور طبيعي كار خود را به پايان برساند. البته معني سخن اين نيست كه در كار مجلس، دولت ويا قوه قضائيه اشكالي وجود ندارد. مقام معظم رهبري هر سه قوه را به شكلي هدايت مي‌كنند كه اگر مشكلي هم وجود دارد به نحوي با هزينه‌هاي خيلي كم و خروجي‌هايي كه به نفع مردم باشد، مديريت شود.
به نظر شما مقصود مقام معظم رهبري در مورد دولت دقيقا چيست؟
نظر مقام معظم رهبري با وجود همه مسائلي كه در كشور وجود دارد، بر اين است كه دولت به طور كامل به پايان برسد و اگر نقد و اشكالي وجود دارد، مسائل با تعامل روساي سه قوه برطرف شود. اساساً مقام معظم رهبري آيت الله شاهرودي رابر اين اساس انتخاب كردند كه ايشان مسئوليتي در جهت تحكيم تعامل بين سه قوه برعهده بگيرند؛ بدين معنا كه مي‌خواهند سه قوه جريان حركتي و خدمتي خود را سالم به پايان برسانند. البته برخي واقعيت‌هاي اجتماعي وجود دارد و مردم برخي مواضع را از رئيس‌جمهور يا بعضي افراد در كابينه مشاهده كرده‌اند كه مورد پسند نبوده است كه از آن جمله مي‌توان به بحث مكتب ايراني اشاره كرد؛ در واقع اين موارد واقعيت‌هايي از مسائل اجتماعي است و مقام معظم رهبري هم گاهي به اين مسائل اشاره مي‌كنند كه به طور مثال تأكيد كردند كه هويت مااسلامي و فرهنگ ما فرهنگ اسلامي است.
دغدغه گروهي از مردم كه تا حدي منتقد دكتر احمدي نژاد شده‌اند اين است كه بين اطرافيان ايشان مسئله‌اي وجود دارد؟ اگر يك نگاه منطقي هم داشته باشيم چطور رئيس‌جمهور افرادي كه دور وي است مديريت كند؟چرا در مورد برخي از اطرافيانشان سكوت كرده اند؟اين مسئله يك انتقاد جدي است.
موضع گيري‌هايي كه برخي از اطرافيان رئيس‌جمهور داشتند را مردم نپسنديدند. اشكال هم داشت و رئيس‌جمهور هم نبايد حمايت كند. درحال حاضر هم بخشي از اقدامات دولت قابل دفاع است؛ اقدامات شجاعانه‌اي كه دولت در بخش هايي از جمله نوع حكومت‌داري ـ كه براي اولين بار آقاي احمد نژاد ايجاد كرده است و به اسم ايشان ثبت شده ـ انجام داده از آن جمله است. همچنين مي‌توان به مواري از قبيل سفرهاي استاني از بين بردن فاصله دولت و ملت، ساده زيستي و استكبار ستيزي اشاره كرده كه واقعيت‌هايي هستند كه هيچ‌كس نمي‌تواند آنها را نفي كند.
اما اين‌ها از بين برنده دغدغه‌هاي مردم نيست.
مردم بيشتر به علت اعلام برخي از مواضع فرهنگي مكدر شدند ولي از انجا كه خود رئيس‌جمهور را انتخاب كرده‌اند و وي را از خود مي‌دانند، انتظاراتشان را بيان مي‌كنند تا پاسخي از رئيس‌جمهور دريافت كنند؛ در واقع فاصله‌اي بين مردم و رئيس‌جمهور وجود ندارد و مردم اگر هم انتقادي هست يا از اعلام موضعي رضايت ندارند، آن را بيان مي‌كنند.
ولي رئيس‌جمهور توقعشان را برآورده نكرده است؟
هنوزكه كار دولت به پايان نرسيده است. آرزوي مردم اين است كه اگر كسي را انتخاب مي‌كنند آن فرد حتي‌الامكان به گونه‌اي باشد كه خواسته‌هاي آن‌ها را برآورده كند، به ويژه در نظام ما كه خانواده شهدا، رزمندگان، ايثارگران، متدينين و عموم ملت خواسته‌هاي خاص خود را دارند. جامعه ما يك جامعه ديني است، بنابراين مردم مسئولان را از خود مي‌دانند و مسائل را مطرح مي‌كنند و مي‌خواهند كه زود ترتيب اثر داده شود. اين موارد نشان مي‌دهد كه جامعه ما زنده و پوياست. گفت‌وگو، تعامل، پيگيري مطالبات، اصرار و پافشاري، همه و همه با حضور مقام معظم رهبري روند مثبتي است.
اين مطالبات برآورده مي‌شود يا خير؟
اين مطالبات در جريان است. انتظار مي‌رود واميدواريم كه در مورد مسائل فرهنگي كه همواره مطالبه اصلي مردم حتي از دولت اصلاحات هم بود، غفلت صورت نگيرد؛ به نظر من عليت اصلي سقوط دولت اصلاحات بي‌توجهي به مطالبات فرهنگي ملت بود. يادمان نرفته در دوره آقاي خاتمي در واقع نارضايتي و ناخشنودي مردم از ايشان به خاطر بعضي از عملكرد‌هاي فرهنگي مثل برداشتي كه از مفهوم آزادي داشتند، يا نوع فيلم هايي كه اكران مي‌شد، مواضع وزير ارشاد وقت، جلسات مختلط دخترها و پسرها در آن زمان و. . . بود. از زماني كه براي مردم شفاف شد كه مشي فرهنگي دولت آقاي خاتمي و دولت اصلاحات فاصله گرفتن از فرهنگ ديني و اسلامي است و وقتي مواضع انفعالي ايشان در مقابل غربي‌ها را ديدند، همان مردمي كه در خرداد ۷۶ به آقاي خاتمي راي داده بودند، مسيرشان را عوض كردند.
براي اين دولت هم ممكن است همين مسئله محتمل باشد؟
جايگاه آقاي احمدي نژآد قابل مقايسه با آن شرايط در زمان اصلاحات نيست. درحال حاضر مردم هنوز اين انتظار را از آقاي احمدي نژاد دارند و طبق آخرين نظر سنجي كه صورت گرفته و نتيجه‌اش در مورد گروه‌هاي مختلف اعلام شده، هنوز هم درصدي كه نسبت به خود احمدي نژاد است در مورد ديگران مثل اصلاح طلبان اصولا قابل مقايسه نيست.
پايگاه ايشان نسبت به آن شرايط اصلا قابل مقايسه نيست. اما مي‌خواهيم خودشان را با خودشان مقايسه كنيم احمدي نژاد سال ۸۴ با حال حاضر؟
خواسته‌هاي مردم از ايشان يك خواسته‌هاي قابل احترامي است. مردم بيان مي‌كنند كه آقاي احمدي نژاد در دولت دهم نسبت به دولت نهم تفاوت پيدا كرده است.
اين يك واقعيت است!
مردم خود رئيس‌جمهوري را انتخاب كرده‌اند ومي دانند كه نظر رهبر معظم انقلاب هم اين است كه دولت دهم عزت‌مندانه به پايان برسد. لذا انتظارات خود را به هر نحوي از طريق نامه، ملاقات حضوري و رسانه‌ها مطرح مي‌كنند كه با توجه به مردمي‌بودن آقاي احمدي‌نژاد انتظار مي‌رود ايشان كه به مردم علاقه زيادي دارند، به اين دغدغه‌ها توجه كنند و اگر استدلال‌هايي دارند، بيان كنند. من معتقدم كه ايشان توجه مي‌كنند و انشالله مسير به شكلي مي‌شود كه دولت دهم هم عزتمندانه ۴سال خود را به پايان يرساند.
پس بايد منتظرتغييرات و رويكردهاي جديدي از دولت دهم در جهت پيگيري مطالبات مردمي باشيم!
خود آقاي احمدي نژآد هم مي‌دانند كه مردمي كه به وي رأي داده‌اند، به لحاظ توان مالي اكثريت متوسط يا متوسط به پايين بودند و با وجود رقباي سرسخت، براي آقاي احمدي نژآد به صحنه آمدند و به ايشان راي دادند، لذا بايد حق آنها را ادا كرد.
واگر اين حق ادا نشود؟
از رئيس‌جمهور منتخبشان بخواهند كه مطابق خواسته‌هاي آن‌ها عمل كند و ما اميدواريم كه اين رضايت مندي براي مردم تامين شود.



|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: , , ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید